«مرشد چلویى»مرحوم «حاج میرزا احمد عابد نهاوندى» ــ معروف به «مرشدچلویى» ــ در ضلع شرقى مسجد جامع بازار تهران غذافروشى داشت.
روى تابلوى بالاى دَخل مغازه اش نوشته بود:


«نسیه و وجه دستى داده مىشود، حتى به جنابعالى به قدر قوّه.»


مرحوم مرشد به کارگران آشپزخانه مغازه اش گفته بود «کسانى را که مى خواهند غذا بیرون ببرند، هدایت کنید تا از نزد من بگذرند.»؛ چون بیشتر کسانى که غذا بیرون مى بردند، بچه ها و نوجوانانى بودند که براى صاحبان مغازه هاى بازار غذا مى گرفتند و خودشان از آن غذا محروم بودند؛ از این‌رو مرحوم مرشد، کودکى که با ظرف غذا در دست نزد او مى آمد، قدرى پلوى زعفرانى روى بادیه او مى ریخت و ظرف را کامل مى کرد و بعد تکه کباب یا لقمه گوشت و یا اگر تمام شده بود، ته دیگى زعفرانى داخل روغن مى کرد و در دهان آن پسربچه یا نوجوان مى گذاشت، سپس او را راهى مى کرد.و همین طور فقیران و مسکینان صفى داشتند که از داخل راهرو شروع مى شد و به اوّل سالن مغازه ختم مى گشت. افراد فقیرى که معمولاً عائله‌مند بودند و بعضى مورد شناسایى مرحوم مرشد قرار داشتند، هر روز مى آمدند و به نسبت تعداد عائله خود غذاى رایگان و خرجى یومیّه مى‌گرفتند.
این شعر از آن مرحوم بزرگوار است:


کو آن کسى که کار براى خدا کند؟ / به جاى بى وفایى مردم، وفا کند
هر چند خلق، سنگ ملامت بر او زنند / به جاى سنگ، نیمه شبها دعا کند