این مطلب رو من از یک وبلاگ برداشتم که خیلی جالب اومد به نظرم و مطالبی ساده و در عین حال بسیار آموزنده برای عموم افراد جامعه را در بر داشت. امیدوارم استفاده کنید ازش .

1. علت وجود شرارت در پیرامون ما، میدانهای مغناطیسی آزاردهنده ای است که در نتیجهء تبادلات غلط انرژی ما بین انسانها بوجود می آید. اما ما به عنوان واحدهای مستقل انسانی چگونه می توانیم این موقعیت شرارتبار را تغییر دهیم؟ در تعالیم باطنی اعتقاد بر این است که هر انسانی با پیاده کردن فرمول پیشگیری از خلق افکار آزاردهنده و آسیب رسان در ذهن خویش، قادر به تغییر این موقعیت خواهد بود. بنابراین بهتر است ما خود را از این زاویه مورد بررسی قرار دهیم. بدین معنا که از این لحظه ببعد تمامی کارها و افکار روزانهء خود را بگونه ای کنترل کنیم که نیروی آزاردهندهء موجود در آنها به صفر رسد. برای این کار لازم است « تمرین کنیم » زیرا ما در طول زندگی خود انسانهایی واکنشی بوده ایم که همواره خلق و خوی مان تحت تاثیر شرایط بیرونی بشدت تغییر میکند اما اگر بیاموزیم میزان اثرگذاری عواطف خویش را بر دیگران بررسی نمائیم و اجازه ندهیم هر گونه تنزل در خلق و خوی و واکنش عاطفی ما، به دیگری آسیب رساند و بطور متقابل، اجازه ندهیم نوسانات شدید ناشی از رفتارهای اطرافیان مان در حوزهء عاطفی و آگاهی ما وارد شود؛ در این صورت است که اجازهء رشد سریع قارچهای شرارت را نخواهیم داد و در حقیقت بستری مناسب برای تکثیر نیروی تفرق و بوجود آمدن موقعیت آزاردهنده، بوجود نخواهدآمد. بیاد داشته باشید که حتی در فضاهای باطنی و معنوی نیز، شور و اشتیاق شدید و موضع گیریهای غلیظ معنوی که به غلط راهبری شده اند، به راحتی موجب ایجاد فضاهایی خواهند شد که افراد از لحاظ عاطفی آسیبهایی غیر قابل جبران به یکدیگر خواهند رساند و متاسفانه همین امر است که بسیاری از فضاهای معنوی و مدارس باطنی را زیر سوال میبرد. بنابراین نه تنها باید مراقب گرایشات غلط درونی خویش باشید بلکه باید مراقب چگونگی بکارگیری فضائل درونی خود نیز باشید.

اگر آهنگ اصلی زندگی شما بر اساس آزار دادنِ دیگران نواخته می شود، بهتر است قبل از اِعمالِ هرگونه نظم و انضباطی در زندگی خویش، چگونگی ایجاد هارمونی در رفتارهای فردی و شخصی خود را بررسی کنید. پالایش شدیدی که در اثر تلاش ما برای آزار ندادن دیگران بوجود می آید، بطور قطع موجب زدودن مراتب آگاهی غلط خواهد شد...

بنابراین ، از شما می خواهم که موضوع آزار ندادن یکدیگر و بخصوص همراهان خویش ، را بدقت بررسی نمائید زیرا اگر شاگردی موفق شود به این درجه از جایگاه خود در مسیر تکاملی دست یابد، تمامی حد و مرزهایی که او را متوقف ساخته اند، از میان بر خواهد داشت. شاید برخی از شما ندانید که افکار و اعمال و سخنان آزار دهنده چه هستند؟ انرژی آزار دهنده، بر اساس خودخواهی و تمرکز انسان بر «منِ مادونِ» خویش شکل می گیرد و معرف نیروهایی است در جهت ارضای نفس و خودمحوری شدید و نگرشی اغراق آمیز نسبت به شخصیت و توانائیهای ما، شکل می گیرد.

انسانی که با رفتار خود به دیگران آسیب روانی و عاطفی نمیرساند، انسانی است که حضور او در همه جا احساس می شود و به عنوان موجودی آگاه زندگی میکند که در سرشت او نیروی عشق و معرفت وجود دارد و شیوهء زندگی او دارای جامعیتی است که همهء انسانها را در بر می گیرد و کسی است که تمامی اشکال گوناگون زندگی برای او یکسان هستند و می داند در میان همین تجلیات گوناگون است که نور حقیقی پنهان شده است و تمامی تجلیات عالم در حقیقت تجلی یک موجود یگانهء لایتناهی هستند. بازتاب چنین شناختی را در رفتار انسانی خواهیم دید که بدون هیچگونه چشم داشتی در صدد برطرف نمودن نیازهای همراهان خویش، اقدام می نماید. انسانی که آزار دهنده نباشد، سکوت می کند ـ سکوتی که حاصل خودخواهی و خودبینی نیست.

انسانی که آسیب رسان نباشد، بلافاصله در برابر نیازهای جمع باطنی و نوع بشر پاسخگو خواهد بود و این یکی از شاخصهای انسانهای کبیر است که قادرند به ریشه های درونی رفتارهای ناهنجار بیرونی افراد پی ببرند و از زاویهء معرفت و حکمت خویش، بطور واقعی همراهان خود را راهنمایی کنند و در سختی به آنها یاری رسانند.

انسانی که در افکار و رفتار خود مهربان است، در قضاوتهای خود بسیار محتاط خواهد بود، حرفهای اضافه نمی زند و قابلیت جلوگیری از اعمال و رفتار شتابزده را دارد و در حقیقت معرف روحی است که دیگران را به باد نکوهش و انتقاد نمی گیرد. درنتیجه معبری امن جهت عبور و مرور نیروهای عشق حقیقی و انرژیهای معنوی خواهد بود که شخصیت فیزیکی انسان را درخشان می سازند و او را به سمت عملکردی صحیح راهبری می کنند.

2. رسیدن به درجهء آزار ندادنِ همراهان، در معنای مثبت آن (نه در معنای منفی) به مفهوم گام برداشتن در آن طریقی است که انسان را به آستانهء دروازهء وصل میرساند. شاید در ابتدای شنیدن آموزشی که پیرامون موضوع «آزار ندادن یکدیگر» وجود دارد، تصور کنید که این موضوع زیاد هم حائز اهمیت نمی باشد و وارد ساختن موضوع وصل در این بحث موردی ندارد. اما کسی که چنین می اندیشد، باید بداند که موضوع بحث ما آن بی آزاری نیست که حاصل ضعف رفتاریِ انسان هایی است که کمبود محبت دارند و حوصلهء هیچگونه دردسر و ماجراجویی را ندارند، زیرا اینگونه افراد در حقیقت درگیر وجه منفی «آسیب نرساندن به دیگران هستند» اما خود از درون ذوب میشوند و تمامی هارمونی درونی خویش را نابود می سازند و درنتیجه افرادی ناآرام خواهند بود. بلکه منظور نظر ما، آن بی آزاریِ مثبتی است که حاصل هوشمندی و اندیشهء خیر و سیطرهء بر نفس و ادراک صحیح قوانین هستی است و انسان در نتیجهء آن دارای عملکردی متوازن خواهد شد. آسیب نرساندن به همراهان و دوستان و افراد خانواده ، ریشه در نقاط ضعف زنان یا مردانی ندارد که در جایگاه پایینی از مسیر تکاملی قرار گرفته اند و درنتیجه ابزار لازم وکافی جهت تخریب دیگران را بدست نیاورده اند. بی آزاری باید برآیند ادراک حقیقی و نظارت آگاهی بر شخصیت انسان باشد و درنتیجه آدمی در تمامی اعمال و رفتار و روزمرهء خویش مهربان خواهد بود. چنین انسانی ظرفیت ورود به آگاهی و درک همراهان خویش رادارد و هنگامیکه به چنین مرتبه ای میرسد، همه چیز را در پرتوی یاری رساندن به نوع بشر، فراموش میکند.

3. باشد که «نیروهای نور» به پیش آیند و صف خدمت گزاران سیارهء زمین روز به روز طولانی تر شود. باشد که «جوهر صلح» از کالبدهای پایین به عنوان ابزاری جهت برقراری هارمونی و آشتی استفاده کند. بگذار تا «جوهر نیت خیر» بر اذهان ما حاکم باشد و درنتیجه جایی برای روحیهء نکوهش یکدیگر و انتشار جر و بحثهای ویرانگر وجود نباشد. با آسیب نرساندن به یکدیگر، می توانیم جمعی از خدمت گزاران واقعی را تربیت کنیم که مسیر را برای جریان سیال حیاتی هموار میسازد. مهربانی، کلید رها ساختن سرشت مادون از دنیای توهمی و پدیده های متجلی است.

4. در تعالیم باطنی، بر موضوع مهربانی به یکدیگر و همچنین به تطهیر مراکزتولید انرژی بسیار تاکید شده است. با انجام تمرینات مربوط به پاکسازی مراکز انرژی، ما انسدادها را بر طرف میسازیم و اجازهء ورود انرژیهای بالاتر را می دهیم.

5. در رفتار، گفتار و اعمال خود مهربان باشیم....به امید آن روز

منبع : آگاهی برتر