◾️ ۱. قربانی شدن :

تقریبا همه ی ما از لحظه ی تولد احساس ناتوانی می کنیم. اکثر ما در ادامه ی راه مان در سفر زندگی در این حالت باقی می مانیم .
فکر می کنیم تمام دنیا می خواهند به ما آسیب بزنند ؛ دولت ، همسایه ها ، جامعه و افراد شرور .
در هر لباس و هر جایگاهی حس نمی کنیم که ما هم این وسط نقشی داریم .
ما صرفا معلول تمام کائنات هستیم و آنها علت وجود .
ما شِکوه می کنیم ، اعتراض می کنیم و در گروه هایی گرد هم جمع می شویم تا با کسانی که مسئول هستند بجنگیم.
به جز مهمانی هایی که هرازگاهی برگزار می شوند کل زندگی به نظرمان مزخرف است .

◾️ ۲. در دست گرفتن اختیار :
در نقطه ای از زندگی تان فیلم تکان دهنده ای مثل راز یا کتابی مانند "عامل جذب" یا "جادوی باور" را می خوانید و به قوای خود پی می برید.
با نیروی قصد کردن آشنا می شوید ، با قدرت تجسم ِ آنچه می خواهید توانایی عمل کردن و رسیدن به اهداف ، معجزاتی در زندگی تان رخ می دهد ، به نتایج جالبی می رسید و به نظر می آید زندگی بر وفق مراد است .

◾️۳. بیداری :
در جایی از مرحله ی دو تشخیص می دهید که قصدهایتان در واقع نوعی محدودیتند.
تازه متوجه می شوید که علی رغم تمام قدرتی که به تازگی به دست آورده اید هنوز نمی توانید همه چیز را به کنترل خود درآورید.
درمی یابید که وقتی تسلیم قدرت عظیم تری می شوید معجزات شروع به رخ دادن می کنند ،
سپس تصمیم می گیرید رها کنید و اعتماد کنید.
در هر لحظه ی هشیاری پیوندتان را با روح الهی زنده می کنید.
می آموزید که الهامات را در زمان نازل شدن تشخیص دهید و به آنها عمل کنید .
تشخیص می دهید که در زندگی تان حق انتخاب دارید ، اما کنترل زندگی تان تماما در دستان شما نیست.
متوجه می شوید که بزرگترین کاری که می توانید انجام دهید پذیرفتن لحظه ی اکنون است.
در این مرحله است که معجزه ها رخ می دهند و دائما شما را به تعجب وامی دارند .
در مجموع ، دائما در تعجب ، حیرت و شکرگزاری خواهید زیست .

کتاب محدودیت صفر
دکتر : جو ویتالی