✨وقتی آگاهی گسترش می یابد، در یک جامعه سطحی احساس غریبگی می کنید، زیرا به خود آزادی داده اید که دیگر در آن نقش آفرینی شرکت نکنید.
شما نیاز به ارائه خود را به هر طریقی از دست می دهید - دیگر برای موفقیت، به رسمیت شناختن و تشویق تلاش نمی کنید. شما دیگر ارزش خود را به رویدادهای خارجی وابسته نمی کنید.
آن وقت انگار تماشاگری هستید که در حال تماشای یک تئاتر دراماتیک و تراژیک هستید که گاهی به شمالبخند میزند اما به طور فزایندهای شما را خسته میکند.
لحظهای که شخصیتهای روی صحنه به تدریج محو میشوند و کلمات تکراری آنها طوری به نظر میرسد که انگار گوشهای شما پر از پنبه است. وقتی دیگر نمیدانی چه مدت در سکوت و بیحالی آنجا نشستهای. به تدریج متوجه می شوید که زندگی واقعی کاملاً در جای دیگری منتظر شماست.
و بنابراین شما می ایستید، مکان فرسوده خود را ترک می کنید، با ابعادی عمیق تر - فراتر از مکان و زمان - یکی می شوید که برای دنیای آن مجریان جاه طلب و غرق شده دو طرف نامرئی می ماند.
- ۰ نظر
- ۲۹ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۸:۵۸