یادآوری....

سلام خوش آمدید

نظریک دوست فیلسوف در مورد لذت و رنج

سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۲۷ ق.ظ
لذت به نظرم عکس رنج هست.. و یک پارادوکس که در مغز تصویری میشه ...القاعات این پارادوکس کشش ها انگیزه ها و امید ها و ترسها و اجتنابات است وکلا" دیزایر را تصویری میکنه اما کجا ؟؟!!! در مغز ..
حالا سئوال اینست که مغز کجاست !...زمان فقط اکنون است ..پس اکنون گذشته  یا  حافظه ....اکنون اکنون یا ادراک ....اکنون اینده یا انتظار....
پس مغز شکلی هوگرافیک از تنظیم خاطرات ما در آن واحد یعنی اکنون  است .. منتها با بازخوردی از کل ........و تاثیر بر کل .
ما کجائیم ؟؟ هیچ کجا ... کجا ، کجاست !؟ کجای حال ، کجای خاطرات ، کجای انتظار ...ببین مغز ما تصویری از کشش و گریز را ایجاد میکنه میخوای بگو لذت و آرامش و یا بگو درد و رنج .. هیچکدام ! همش بنا بر قرارداد حالی "اکنون"، این مدلیه که داریم تجربه اش میکنیم.
تفسیر کار این مدلیه : یه اکنونی هست آدما میخوان خودشون رو نجات بدن و ضمیر مخرب من را با ضمیر ما تعویض میکنن این نجات بهشون آرامش میده ..یه اکنون هست که  آدما ایثار میکنن و این بهشون آرامش میده .
لذایذ حجابند .. حتی ایثار !!.. یه اکنونی ، روی دنیای 3 بعدی بود به نام غریزه ی  تکثیر ِ خود ( سکس) ، اما حالا تنها امید آرزو آرامش انسانهاست یعنی یه مسئولیت اکنونهای بسیار قدیمی شد ، آرزو اکنون های بعدی ! در اکنونی باشیم که با کل باشی ، نه لذت  هست و نه درد بلکه هیچ است و هر !!

شاید درک مطالب بالا کمی سخت باشه اما میخوام نظرات شما رو بدونم در مورد این گفتمان .

نظرات (۳)

با این حرفتون که راه هر کسی با دیگری متفاوت است بسیار موافقم، چرا که هر آدمی نسخه منحصر به فرد خودش است. صحبت بزرگان چه قدما چه معاصر، صرفا برای خواندن تجربیات و علم دیگران است، لزوما به منظور پذیرش مطلق آن نیست.
 یکی از پستهایی که  قبلا در وبلاگم نوشته بودم، دیدگاه بهاء ولد در مورد لذت و رنج بود
بعد از نوشتن کامنت قبلیم یادم افتاد، کپیش کردم :

کتاب معارف نگاشتۀ بهاء ولد پدر مولانا است. این کتاب ارزشمند حاوی مطالب عرفانی نغز و بی نظیری است که راهنمای سالک عاشق است.
عرفان بهاء ولد، عرفان لذت، خوشی و مزه است. وی اصل وجود را خوشی می داند چنانکه سهروردی، نور وفخرالدین عراقی، عشق می دانند. در حکمت صدرایی نیز اصل وجود، وجود بیان شده است.
بهاء بر خلاف اندیشه های مانوی گرایانه که نجات آدمی را در تقابل قطعی با لذت می دانند،بر این باور است که هر کدام از خوشی ها دَرِ یکی از صفات خداست و نگاه به لذت باید تغییر کند. مهم دیدن حقیقت در لذت و درک مزه های لذت است. چرا که همۀ مزه ها از اوست و سالک عرفان لذت باید بینشش را تغییر دهد، نه آنکه لذت را حذف کند. در تجربۀ هر مزه، مثل لذتهای دیداری، شنیداری و بویایی و ....مزۀ خدا را می توان حس کرد. بنابراین درحالیکه اصل همه لذتها را از خدا می دانیم، تا می توانیم باید از او بهره ببریم مثل زنبور عسل از گلها، تا همۀ وجودمان شیرین شود. از نظر بهاء کسی از خدا بهرۀ بیشتری دارد که شیرین تر است.

بها معتقد است سنگینی جسم بر  روح سایه می افکند و انسان را از شادی واقعی باز می دارد. پیشنهاد کتاب معارف برای رهایی از رنجی که در درون هر لذت نهفته است، بهره بردن از لذتها بدون درجا زدن و ماندن در آن و درک مزه خدا در درون آن است. چرا که همۀ لذتها سایۀ کمرنگ لذتهای بهشتی اند.

کسی که خواهان خوشی ابدی است، ابدی را خدمت می کند.


پاسخ:
راه هر کسی جدا از دیگری است نسخه ای که قدما نوشته اند یک نسخه و نظر کلی است . بنابراین لزوما" کارکردی یکسان برای همه نداره اما قابل تامل و تفکره 
ی چیزایی متوجه شدم ولی کامل نه!

اما با اینکه نوشتید لذایذ حجابند مخالفم.
نفس لذت، نمی تونه بد باشه یا حجاب باشه. اینجور نیست که لذتها ما را از کمال باز بدارند.
خوشی و حال خوش و لذت باید باشه تا کمال باشه...
لذت ایثار که یادآور شدید به خودی خود حجاب نیست، اما اگر ایثار با غرور و عادت همراه شد می شه حجاب.
بزرگان می گویند هر چه انسان احوال خوش و چهره خندان داشته باشد و از تک تک نعمتهای دنیایی بهره ببرد، به خدا نزدیک تر است.
حتا لذت از نوشیدن آب، من اگر هنگام نوشیدن آب خوردن سیب، بازی کودک، و حتی غریزۀ تکثیر خود،احساس رضایت، شعف، شادی و شکر داشتم، آنگاه لذت می برم از زندگی.
بهاء ولد در کتاب معارف، الهیات لذت را بسیار زیبا شرح می دهد و شهری از خوشی برای خواننده تصور می کند.
اما رنج نیز که جزء لاینفک زندگی ماست:
ایده آل نگرش به رنج وانواع رنج، مثل دوری، بیماری و .... از دیدگاه بزرگان این است که تصور کنیم رنجها در امتداد تکامل زندگی ماست.
شاخص ترین نکته در کتابهایی مثل غرق در نور از بتی جین ایدی و یا سخن کسانی که تجربۀ محدودی از مرگ را تجربه کرده اند و دوباره به دنیا بازگشتند، این است که ما درک کردیم که هر رنج و ناگواری در مسیر زندگی خودمان و فرزندانمان، لازمۀ تکامل ما بوده؛ هر چند درک این گفتار دشوار است.

مطمئن نیستم این بحث همان منظور  شما بود یا نه!
پاسخ:
درست متوجه شدید خیلی منظورم چیزی که شما گفتید نبوده . شاید باید از زوایای دیگر و والاتری به مساله لذت و رنج نگریست . 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
یادآوری....

با درود به دوستانی که در حال مطالعه این صفحه هستند. امیدوارم مطالبی که سعی میکنم با وسواس کامل انتخاب یا مکتوب و منتشر کنم برایتان راهگشاومفید باشد . به شخصه معتقدم یک جمله به تنهایی میتواند زندگی انسانها را متحول نماید . به امید تحولات چشمگیر در همه ما !!!

آخرین نظرات